درباره نویسنده
کریم دلاوری
تعداد پست ها 367اصول مراقبت از پوست نوزادان
در این مقاله اصول مراقبت از پوست نوزادان اورده شده است .
مراقبت از پوست:
I- مقدمه: پوست بزرگترین ارگان بدن است و عملکرد آن شامل حمایت از ارگانهای داخلی، تسهیل تنظیم حرارت بدن، تعادل الکترولیتها و خواص جداکنندگی و سد دفاعی ان می باشد بعلاوه پوست یک ارگان مهمی است که قادر به دریافت اطلاعات از محیط نظیر لمس، حرارت و درد و فشار می باشد.
معاینه: پوست بسادگی با مشاهده، لمس برای حرارت و رنگ و هیدراسیون و بررسی تورگور معاینه میشود.
II- مراقبت های روتین از پوست:
الف) استحمام:
1- اولین استحمام نوزادان می بایستی پس از ثبات حرارتی و شرایط مناسب فیزیولوژیک صورت پذیرد. شستشوی نوزادان احتمال انتقال هپاتیت B و ایدز و سایر عوامل عفونی را کاهشی میدهد.
از یک صابون با خواص قلیائی ضعیف (داو یا باسین) استفاده می شود تا خواص، اسیدی پوست حفظ شود.
2- صابونها و شامپوهای حاوی مواد معطر و رنگ ها توصیه نمی شود (خصوصاً در خلال هفته دوم تا سوم به جهت احتمال بروز تحریکات پوستی).
3- آب استریل و گرم برای نوزدانی که پوست کراتینزه شده و یا دارای ریزش هستند توصیه میشوند.
4- ناحیه پوشک باید توسط آب گرم تمیز شده و یک لایه نازک از وازلین جهت جلوگیری از تحریکات پوستی تماسی استفاده شود.
5- نوزادان پره ترم کوچکتر از 2 ماه نباید بیش از 2 تا 3 بار در هفته حمام داده شوند.
6- نوزادن پره ترم به گرمای اضافی حین استحمام نیاز دارند و لامپهای تشعشعی ممکن است برای این منظور استفاده شود.
7- از استفاده از کرم ها و امولینت ها باید پرهیز شود (مگر در خشکی بیش از حد و یا بروز شقاقها).
8- استفاده گسترده پروفیلاکسی از امولینت ها در نوزادان بسیار کم وزن احتمال سپسیس و مرگ را در آنها کم نمی کند و امکان بروز عفونتهای بیمارستانی را افزایش میدهد بهمین لحاظ استفاده از این عوامل را موکول به پس از هفته اول می نمائیم.
ب) مراقبت های بند ناف: ناف و پیرامون آن باید با صابون ملایم در اولین استحمام نوزاد تمیز شود. ناف را خشک و تمیز نگهداشته و چنانچه آلوده باشد با آب استریل تمیز شده و از الکل اجتناب شود. بند ناف معمولاً در مدت 7 تا10 روز پس از تولد می افتد.
ج) از فرآورده های حاوی لاتکس باید اجتناب شود، لاتکس در فرآورده های متنوعی در بیمارستان وجود دارد. لاتکس باعث حساسیت یا آلرژی می شود. مثال آن نوزادانی است که به جهت نقائص لوله عصبی مکرراً جراحی می شوند و یا آنومالی دستگاه تناسلی ادراری دارند که لازم است مکرراً کاتتریزاسیون صورت گیرد.
د) حداقل استفاده از چسب ها: چسبها پتانسیل تحریک و ترومای پوست را دارند و چنانچه بصورت غیر مناسب استفاده و یا برداشته شوند این امکان افزایش می یابد. بهمین لحاظ استفاده از آن باید بحداقل برسد.
1- استفاده از محصولات غیر چسبنده نظیر ژل الکترود، بندهای پارچهای
2- استفاده از پوششهای شفاف جهت کاتترها بمنظور تسهیل دید مستقیم پوست زیر اینگونه از پوششها و نیز تحریکات پوستی را کاهش میدهد.
3- استفاده از یک لایه نازک پکتین یا هیدروکلوتید (آنکور) از پوست در برابر تعویض مکرر چسبها محافظت می کند.
4- از آب استریل گرم جهت جدا کردن چسبها استفاده شود و از پاک کننده های چسب یا حلالهای حاوی مشتقات هیدروکربن یا نفتی باید اجتناب شود (خاصه در نوزادان پره ترم در 2 هفته اول با توجه به توکسیسته احتمالی آن).
5- از باندهای چسبنده باید اجتناب شود به جهت احتمال بروز تحریک و جذب سیستمیک آن ها.
در نوزادان پره ترم باندهای تهیه شده از این مواد اغلب از اتصال درم به اپیدرم قوی تر است و ممکن است باعث جدا شدن لایه اپیدرم شود.
هـ) اقدامات تهاجمی:
عوامل آنتی سپتیک جهت آمادگی قبلی از اقدامات تهاجمی استفاده می شوند. باقیمانده محلول باید بوسیله آب استریل برطرف شود تا جذب سیستمیک صورت نگیرد.
و) نکروز فشاری: پوست در معرض فشار نوزادان می تواند منجر به نکرو فشاری شود، بازبینی مکرر پوست اساسی است.
تغییر پوزیشن بیمار یا جابجائی وسائل مونیتورینگ در فواصل منظم، پدینگ نقاط تحت فشار و توجه به توصیه های سازندگان وسائل پزشکی ضروری است. در نوزادان با بیماریهای مولتی سیستمیک، ادم ژنزالیزه، کاهش پرفوزیون بافتی و تغذیه ضعیف و عدم تحرک شایع می باشد.
ز) آسیب حرارتی: از استفاده دستکش پر شده با آب گرم، الکترودهای ترانس کوتانه گرم شده. اجتناب شود. درجه حرارت تمام وسائل نباید از 41 درجه سانتی گراد بالاتر باشد.
III- مراقبت از زخم: مراقبت مناسب از زخم جهت رسیدن به بهبودی کامل اساسی است.
الف) ترمیم زخم در سه مرحله صورت می گیرد: 1-فاز التهابی (اریتم- گرمی- ادم و درد).
2-فاز پرولیفراتیو که ممکن است با فاز التهابی همپوشانی داشته باشد و تا بهبودی زخم ادامه داشته باشد و با بافت گرانولار قرمز که با لایه اپی تلیال احاطه شده است همراه است.
3-فاز بلوغ که در مدت سه هفته از بروز زخم بوده و ممکن است تا سالها ادامه داشته باشد و با رنگ پریدگی زخم مشخص می شود.
ب) اصول مراقبت از زخم شامل بررسی علت زخم، ارزیابی آن و انتخاب پوشش مناسب می باشد.
1- توصیف: محل آناتومیک زخم باید بدرستی تشریح شود و اندازه طول، عمق و پهنای آن مشخص شود. وجود یا عدم وجود ترشحات، حجم آن و رنگ و بوی ترشحات نیز باید توصیف شوند.
2- مراقبت مناسب جهت رسیدن به بهبودی با تمیز کردن و درمان عفونت و در صورت لزوم دبریدمان و انتخاب پوشش مناسب امکانپذیر می باشد.
تمیز نمودن زخم امری لازم جهت خارج کردن اگزودا و دبریهاست. یک محیط مرطوب مناسب جهت سنتز کلاژن و بافت گرانولاسیون لازم است.
ج) انواع زخم:
1- زخم های شدید اولیه: بوسیله بخیه زدن، نوار یا گره بسته می شوند. معمولاً با پوششی از گاز یا مواد ترانسپارنت پوشیده می شوند که در مدت 2 تا 3 روز برداشته می شود. خطوط سوچور بایستی کاملاً تمیز نگه داشته شود. پس از برداشت بخیه ها یا گیره، زخم در معرض هوا قرار گرفته و از تروما حمایت شود. در صورت استفاده از نوار استریل تا هنگامیکه پوسته بدهند نباید دستکاری شوند.
زخم های حاوی درن پن روز ممکن است نیاز به تعویض مکرر پوشش زخم با گاز یا فوم جاذب داشته باشند.
2- زخم های درن دار نظیر زخم های باز حفره شکمی باز نگاهداشته شده تا با تشکیل عروق جدید و بافت همبندی (اسکار) بهبود یابند. اینگونه از زخم ها نیاز به سعی مضاعفی بمنظور جلوگیری از آلودگی سایر نقاط زخم و سالم نگهداشتن پوست حاشیه آن را دارند. چنانچه در ناژ زیاد از زخم با مواد جاذب قابل کنترل نباشد استفاده از سیستم در ناژ بسته و ساکشن ضروری است.
د) پوشش زخم:
استفاده از آن جهت فراهم آوردن محیط مناسب برای ترمیم بافت ضروری است.
پوششها ممکن است اولیه یا ثانویه باشند.
پوشش اولیه در تماس مستقیم با قاعده زخم است.
پوشش ثانویه بر روی پوشش اولیه استفاده میشود.
پوشش می باید مکرراً متناسب با جمع شدن ترشحات و دبریدها تعویض شود.
قبل از استفاده از پوشش جدید باید پوشش قدیمی برداشته و تجزیه شود.
1- پوششهای گازی: توری های خشک یا نرم که برای جدا کردن بافت نکروتیک زخم و بستن مناسب زخم کمک می کنند.
جاذب اگزودا بوده و با حمایت از زخم به نگهداری محلولهای موضعی کمک می کند.
2- غشاهای نفوذپذیر مرطوب (Mvp):
جهت نگهداری شرایط مناسب فیزیولوژیک پوست استفاده می شوند و یک سد شفاف در مقابل باکتریها و آب فراهم کرده و حاشیه های زخم را حفاظت می کنند. ممکن است بصورت لایه ای بر روی گاز جاذب ترشحات بکار روند، به جهت احتمال بروز صدمه اپیتلیال باید در هنگام برداشتن آنها توجه لازم بعمل آید.
3- پوششهای هیدروکلوئید: یک محیط مرطوب تر مناسب برای زخم مهیا می کنند و بمنزله سدی در برابر باکتریهای خروجی میباشد و از آسیب مجدد زخم جلوگیری کرده و باعث تسهیل دبریدمان اتوماتیک بدون چسبندگی به بافت در حال ترمیم می شود. این پوششها در برابر آب نفوذناپذیر می باشند و لیکن در زخمهای عفونی نبایستی بکار روند.
4- پوشش هیدروژل: شرایط فیزیولوژیک ترمیم زخم را فراهم می کند و باعث تخفیف درد می شود و به بافت هم نمی چسبد. 90% آن را آب تشکیل میدهد و بهمین لحاظ باعث ما سراسیون حاشیه اطراف می شود و در زخمهای عفونی هم نباید بکار رود.
5- پوشش فوم، پلیمری و پلیمری کومپوزیت:
در زخم های مزمن با ترشحات فراوان نظیر تراکئوستومی، گاستروستومی استفاده می شوند
ممکن است باعث تخفیف درد شوند و دبریدمان اتولیتیک ایجاد نمایند و به بافت زخم هم نمی چسبند و در صورت تراوش ترشحات هر 24 ساعت باید تعویض شوند.
6- پوششهای جاذب اگزودا:
مشتقات هیدروفیلیک هستند که باکتریها، اگزوداها و دبریها را با نیروی اسمزی جذب می کنند و در زخمهای مزمن استفاده شده و باعث بروز درد در هنگام استفاده شده و جداسازی آن را از شکافهای عمیق زخم مشکل می سازد.
IV- انفیلتراسیون محلولهای وریدی:
شامل عوامل منقبض کننده عروقی یا هیپراسمولار و محلولهای قلیائی که ممکن است باعث نکروز بافتی و پوسته ریزی شوند.
در صورت بروز ارتشاح بافتی ناشی از تزریق وریدی باید بفوریت تزریق متوقف شده و ناحیه مربوطه بالا نگهداشته شود و نباید موضع را گرم یا سرد نمود زیرا باعث آسیب بیشتر بافتی می شود. در صورت ضرورت، اقدامات داروئی باید تا 24-12 ساعت به تعویق افتد.
الف) فنتولانین: برای درمان نکروز درمان استفاده می شود و خارج شدن عوامل منقبض کننده عروقی نظیر دوپامین، دبوتامین یا اپی نفرین استفاده میشود. محلول mg/1ml1 فنتولامین در نرمال سالین با سوزن گاژ 30-27 بصورت ساب کوتانه 2/0 سیسی در 5 ناحیه جدا از هم در اطراف لبههای ناحیه انفیلتره شده تزریق می شود و در صورت ضرورت تکرار می شود.
ب) هیالوردمنیداز: آسیب بافتی ناشی از اکستراوازیشن محلولهای هیپراسمولار یا قلیائی را کاهش میدهد.
با دوز 150 واحد در هر سی سی محلول نرمال سالین بصورت زیر جلدی 2/0 سیسی در 5 ناحیه مجزا از هم اطراف محل انفیلتراسیون با سوزن گاژ 27-25 انجام می گیرد و سر سوزن باید پس از هر بار تزریق تعویض شود.
ج) انفیلتراسیون ممکن است به استفاده از پماد بایستراسین و پوششهای گرزوفرم برای محافظت از زخم نیاز داشته باشد در زخمهای شدید مشاوره جراحی پلاستمیک ضروری است.
V- ضایعات جلدی گذرا:
الف:میلیا: بصورت پاپول یا کیست های متعدد و مرواریدی شکل سفید یا زرد کم رنگ خصوصاً در نوزادان ترم در ناحیه بینی، چانه و پشیانی دیده می شود شامل کیست های اپیدرمال با قطر حداکثر 1 میلی متر که با فولیکولهای پیلوسیاسه مرتبط می باشند و با پوسته ریزی در مدت چند هفته پس از تولد ناپدید می شوند و درمانی نیاز ندارند.
ب) هیپرپلازی غدد سباسهها: شبیه میلیاست اما ضایعات کوچکتر و پر تعدادتر که در ناحیه لب فوقانی، بینی و چانه دیده می شوند و ناشی از تحریکات آندروژنی مادر است و در نوزادان ترم دیده می شود که در خلال چند هفته پس از تولد ناپدید می شود.
ج) اریتم توکسیکوم: ماکولهای منتشر یا پاپول و وزیکول که معمولاً در تنه یا انتها و صورت یافت می شوند. در 50 تا 70 درصد موارد نوزادان ترم را تحت تاثیر قرار میدهند و علت آن نامشخص است و در خلال اولین یا دومین روز پس از تولد ظاهر شده و خود محدود شونده است و درمانی نیاز ندارد در صورت تعدد ضایعات یا پوستولاریزه شدن زنگ خطری است.
1- چنانچه وزیکول ها باز شده،اسمیر و رنگ آمیزی ضایعات (رنگ رامیت) تهیه شود در میکروسکوپ نوری ائوزینوفیل دیده می شود. کشت استریل است ولیکن گاهاً آلودگی با استاف اپیدرمیس دیده می شود.
2- اینسیدانسی اریتم توکسیکوم با کاهش سن حاملگی کاهش می یابد و در نوزادان زیر 1500 گرم یا 30 هفته نادر است.
د) ملانوز پوستولار گذرای نوزادی:
ضایعات خود محدود شونده که به هنگام تولد در 5-2 درصد نوزادان سیاه پوست و کمتر از 1% نوزادان سفید پوست دیده می شود.
شامل پاپولهای کوچک، وزیکول و پوستول با نقاط هیپرپیگمانته که معمولاً در ناحیه پیشانی، گردن یا پائین کمر و ساق ها دیده میشود است. ضایعات به آسانی پاره شده و پوسته سفیدی با حاشیه ماکولار هیپرپیگمانته بر جای می گذارد.
رنگ آمیزی ضایعات با رنگ رایت نوتروفیل ها را با مقدار کم ائوزینوفیل و دبریهای سلولی و بدون ارگانیسم را نشان میدهد. و بایستی آن را از پوستولهای استافیلوکوکی، کاندیدا یا هرپس افتراق داد.
ضایعات در مدت یک تا دو روز بهبود یافته و ماکول هیپرپیگمانته ار بر جای می گذارند که به آهستگی از بین میرود.
VI- ابنرمالیتی پیگمانتاسیون: معمولاً بصورت نشانه ای از بیماری زمینه ای است.
الف) ضایعات مسطح:
1- لکههای مغولی: ضایعات پیگمانته که در بدو تولد دیده می شوند و در حدود 90% نوزادان سیاه پوست و بومیان امریکا و 81% آسیائی ها و 70% هیسپانیک ها و 10 درصد نوزادان سفید پوست دیده می شود.
ناحیه لومبوساکرال شایعترین محل ولیکن در بخش فوقانی پشت، شانه ها، بازوها، ناحیه سرین، ساق ها و صورت بعضاً دیده می شود.
ممکن است کوچک یا بزرگ و آبی خاکستری یا سیاه باشد. حاشیه نامنظم داشته و لیکن هرگز برجسته یا پاپولار نمی باشد.
از انفیلتراسیون ملانوسیت ها در درم تحتانی ناشی می شود. گرچه با بزرگ شدن کودک ا زبین میروند، اساساً ناپدید شدن آن به جهت شفاف شدن پوشش پوستی روی آن صورت می گیرد تا محو شدن واقعی آن.
2- لکه های شیر قهوه: ضایعات قهوه ای گرد و مسطح با حاشیه صاف که در هر جائی از بدن کودک و در 10% نوزادان نرمال یافت می شوند. ممکن است پس از تولد بارز باشند و با رشد کودک بزرگ شود و از بین نمیروند. ضایعات کوچک و کم تعداد اهمیت ندارند اما ضایعات بزرگ یا افزایش تعداد آنها ممکن است دلالت بر نوروفیبروماتوزیس کند.
3- سندرم آلبرایت: با پیگمانتاسیون نامنظم در ابعاد 12-9 سانتی متر و ناهموار در نوزادی تظاهر می یابد و تظاهرات تاخیری آن اختلالات اندوکرین و ضایعات استخوانی است.
4- خال جانکشنال: ضایعات قهوه ای یا سیاه، مسطح تا اندکی برجسته که در هنگام تولد دیده می شود و شامل آشیانه ای از سلولهای مکعبی و ملانوسیت ها در ناحیه درم و اپیدرم میباشد. ضایعات خوش خیم می باشند و نیاز به درمان نداشته مگر از لحاظ زیبایی درمان لازم باشد.
5- سندرم پوتز جگر: در هنگام تولد با ضایعات هیپرپیگمانته ماگولار گسترده در اطراف دهان، بینی و دستها و انگشتان و اغلب بر روی مخاطات دهان دیده می شود. تظاهرات جدی تر سندرم بعداً تظاهر می یابد که شامل پولیپوزیس روده باریک و انواژیناسیون میباشد.
ب) ضایعات برجسته:
1- giant Hairy Nevi (Batningtrank Nevi): در هنگام تولد ظاهر شده و ممکن است بسیار بزرگ بوده و 30-20 درصد سطح بدن را بپوشاند و دارای قوام چرمی و سخت با رنگ قهوه ای مایل به سیاه و دستجاتی از مو می باشد. در سایر بخشهای پوست هم ممکن است ضایعات پیگمانته مشاهده شود. درگیری سیستم اعصاب مرکزی هم دیده شده است. با توجه به ریسک تبدیل به ملانوم در 10% موارد و مسائل زیبایی علیرغم مشکل بودن جراحی اندیکاسیون دارد.
2- خال مرکب: شبیه به خال جانکشنال است و از ملانوسیت ها شده است که در ناحیه درم و اپیدرم وجود دارند.
تمایل به بزرگتر بودن دارد و در سن 6-5 سالگی به جهت احتمال تبدیل به بدخیمی قابل برداشتن از طریق جراحی است.
3- سایر ضایعات برجسته: خال اپیدرمی، خال آبی، ملانوم جوانی که ندرتاً لاتوزادی دیده می شود.
بجز اکسیژیون تشخیصی نیاز به درمانی ندارند.
د) پیگمانتاسیون منتشر:
1- ملانیسم 2- هیپرپیگمانتاسیون فامیلیال پیشرونده 3-آدیسون مادرزادی 4-سندرم فانکونی 5- لنتیگو ارثی ژنرانیزه 6- حالت افزایش آندروژن
د) هیپوپیگمانتاسیون:
1- آلبینسیم: یک بیماری اتوزم مغلوب که منجر به نقص در تولید رنگدانه می شود که در بارزترین حالت در پوست، مو، عنبیه قابل مشاهده است هیچ درمانی موثر نیست و شیرخواران باید در برابر نور خورشید محافظت شوند.
2- پیبالیسم: یا آلبینیم نسبی بصورت اتوزم غالب انتقال می یابد. پوست و مو درگیر هستند بصورت پچی و دارای نواحی هیپوملانوتیک و نرمال می باشد. دسته موی سفید ناحیه پیشانی نظیر سندرم وارد نبورگ یک تصویری از این بیماری است.
3- ویتیلیگو: با نواحی منطقهای کاهش یافته یا فاقد پیگمانتاسیون مشخص میشود و در هنگام تولد ممکن است دیده شود ولی در طول دوران کودکی توسعه می یابد. ویژگی میکروسکوپی فقدان یا کاهش ملانوسیت ها در ناحیه جانکشن است.
4- ماکول هیپوپیگمانته (نقاط سفید): ممکن است در توبروس اسکلروزیس در ابعاد 2-3 سانتیمتر با حاشیه مفرسی در تنه یا سرین دیده شود از ویتیگیلو با تعداد ضایعات و وجود ملانوسیت هائی که ملانوزم آنها پیگمانته نشدهاند مشخص میشود. در نوزادان با پوست روشن اثبات ماکولهای هیپوپیگمانته بدون استفاده از لامپ وود مشکل است. بسیاری از بیماران توبروس اسکلروزیس حداقل یک لکه شیر قهوه دارند.
5- سندرم وارد نبورگ و چریاک هیگاشی نمونه هائی ا زحالات وراثتی اختلالات پیگمانتاسیون می باشد.
VI- اختلالات عروقی: در 40% نوزادان مشاهده می شود.
الف) سالمون پچ، نووس سیمپلکسی یا همانژیوم ماکولار که یک ضایعه مسطح صورت در ناحیه فرونتال پلک فوقانی و ناحیه نازولبیال یا پس گردنی (گاز) مشاهده میشود. شایعترین ضایعه عروقی نوزادان می باشد و در 40%-30 آنها مشاهده می شود و شامل مویرگهای متسع می باشد. بجز ضایعات گردنی اکثریت آنها تا یک تکه برطرف می شوند.
ب) خال شعله ای یا لکه پورت وینی: ضایعه مسطح یا کمی برجسته قرمز بنفشی است که معمولاً در صورت دیده می شود. اغلب یکطرفه است مالفورماسیون عروقی است که از رگهای دیلاته شبیه به مویرگ می باشند و معمولاً همراه با همانژیوم ساختمانهای زیرین خود می باشند.
همراهی خال شعله ای در ناحیه عصب دهی شاخه فرونتال عصب تریژمینال با ضایعه کورتیکال مغزی را سندرم استورژ وبر مینامند. درگیری چشمی ممکن است باعث گلوکوم شود. ضایعه پوستی ممکن است با لیزر درمان شود.
ج) همانژیوم توت فرنگی: در هنگام تولد ممکن است دیده شود و یا بصورت یک ماکول با حاشیه نامنظم دیده شود.
بیشتر در ناحیه سر و گردن و تنه دیده می شود. در نوزادان پره ترم در 2-1 هفتگی دیده شود و در خلال 6 ماه اول زندگی بسرعت رشد کرده و این رشد را تا سال اول ادامه داده و اغلب آنها بصورت خودبخودی تا 5-4 سالگی کاملاً بطرف می شوند.
همانژیوم توت فرنگی که پلک را درگیر میکند ممکن است به جهت جلوگیری از آمبلیوپی نیاز به درمان داشته باشد.
د) همانژیوم کاورنو: یک همانژیوم توت فرنگی عمقی است که شامل المانهای عروقی بالغ و بزرگ است و اغلب در هنگام تولد دیده می شود. در خلال سال اول رشد کرده و لیکن پسرفت آن ناکامل است. ممکن است با خونریزی به جهت بدام افتادگی پلاکتی (سندرم کازاباخ مریت) و هیپرتروفی ساختارهای درگیر (سندرم کلیپل ترناری) نارسائی قلبی به جهت آناستوفور عروقی شریانی وریدی و عفونت همراه باشد.
درمان: شامل جراحی، انسداد و لیزرتراپی و انترفرون آلفا می باشد.
هـ) اختلالات عروقی لنفاوی:
1- لنفانژیوما ساده- لنفانژیوم سیرکوم کریپتوم- لنفانژیوم کاورنوا.
2- کیست میگروما
3- لنفادم
4- بیماری میلروی (لنفادم ارثی مادرزادی)
و) پورپورا در شرایط زیر ممکن است بروز نماید
1- عفونتهائی نظیر ToRCH یا باکتریال
2- همانژیوم ژانت همراه با ترومبوسیتوپنی
3- کوری مادرزادی
4- هیستیوسیتوز لانگرهاسن
5- ترومبوستیوپنی ایمیون
6- مصرف دارو توسط مادر
7- هیپرپلازی مگاکاریوسیتیک مادرزادی
8- ترومبوسیتوپنی ارثی
9- اختلالات انعقادی
VII- تروما: اشکال مختلف کونتوزیون، ابریشن و اکیموز به جهت نیروهای داده شده در حین زایمان دیده می شود.
IIX- اختلالات تکاملی پوست:
الف) فرورفتگی و سینوس پوستی: در هر جائی از بدن ممکن است دیده شود ولی معمولاً در سطوح برجسته استخوانی نظیر اسکاپولا، مفصل زانو و ران دیده می شود. از یک فرورفتگی ساده پوستی بدون پاتولوژی واضح تا سینوس تراکت واقعی مرتبط با ساختارهای زیرینش بوجود آید.
1- فرورفتگی پیلوئیدال یا سینوس پیلوئیدال ممکن است در ناحیه ساکرال تشکیل شود و یک سینوس عمیق اما بدون ارتباط با ساختارهای زیرین بوده مشکلی ایجاد نمی کند و در هنگام بلوغ چنانچه مورد در عمق سینوس رشد نماید به کیست تبدیل شده و اغلب نیاز به اکسیزیون دارد.
2- چنانچه سیونس با CNS مرتبط باشد عفونت شدیدی بروز می نماید ولیکن نادر است.
ممکن است فرورفتگی پوستی با خال یا همانژیوم موید اختلالاتی نظیر دیاستومیلیا باشد.
تشخیص این ارتباطات نیازمند اولتراسونوگرافی، CT یا MRI می باشد.
3- سینوس درمال یا کیست های خطوط گونه و فک ممکن است بقایای کیست برانشیال باشد. سینوسها و کیست های ناحیه گردنی ممکن است از دومین شکاف برانشیال نشأت بگیرند و ممکن است به دهان و حلق ارتباط داشته باشند.
4- شایعترین سینوس درمال، سینوس پرهاوریکولار است که از یک شکاف باقیمانده از اولین شکاف برانشیال بوجود می آید و در ناحیه قدامی تراگوس گوش خارجی ظاهر میشود. ممکن است یکطرفه یا دو طرفه باشد در صورت عفونی بودن نیاز به درمان دارد.
ب) تک های کوچک پوست: در ناحیه توراکس نزدیک به پستانها دیده می شود و پایه ای باریک داشته و کلاً فاقد اهمیت میباشند.
ج) Reductam skine: بصورت چینهایی شل از پوست اضافی در ناحیه خلف گردن مشهود است و در اختلالات کرونری شایع هستند نظیر تریزومی 20و18و13 و سندرم ترنر دیده میشود.
د) همی هیپرترونی: در شرایطی که یک سمت بدن بزرگتر از سمت دیگر است و این عدم تقارن در هنگام تولد بارز است و لیکن با رشد کودک واضحتر می شود در سمت هیپرتروفیه پوست ضخیمتر است و تعدادی از بیماران عقب افتادگی ذهنی دارند.
ریسک بروز تومورهای جنینی کلیه، غدد آدرنال و کبد افزایش یافته است.
هـ) آپلازی کوتیس : فقدان مادرزادی پوست است که غالباً در خط وسط ناحیه پس سری دیده می شود و بصورت ناحیه ای گرد بقطر 2-1 سانتی متر در هنگام تولد بارز است و فاقد مو می باشد که با غشائی نازک پوشیده شده و گاهی از اوقات دارای کراست و ترشح است ندرتاً سایر نواحی بدن درگیر است. درمان آن حمایت از تروما و عفونت است و بهبودی اغلب آهسته می باشد جراحی پلاستیک در مواردیکه قابل پوشانده شدن با موهای اطراف نباشد در نظر گرفته می شود و در تریزمی 18 و13 دیده می شود.
IX- بیماریهای پوسته دهنده:
الف. ایکتیوزیس (Harlequin Fetus)
ب. ایکتیوز ولگاریس
ج. اریترودرمی ایکتیوزیفرم مادرزادی غیر بلوسی
د. اریترودرمی ایکتیوزیفرم مادرزادی غیر بلوسی
هـ. ایکتیوز سیرکومفلکسی لینار
و. اریتروکراتودرما و اریابیلیس
ز. اکرودرماتیت انتروپاتیکا: از اثرات کمبود روی می باشد که بصورت ضایعات خشک یا مرطوب پوسته دار و ترشح کننده در حاشیه اطراف دهان، بینی، پرینه و زخمهای استومی دیده می شود.
اغلب به سایر نواحی خصوصاً انگشتان گسترش می یابد و با اسهال شدید و تحریک پذیری و FTTهمراه است.
پاسخ به درمان با روی سریع و عالی است.
م. لوپوس اریتماتوز نوزادی:
در نوزادان مادران مبتلا به لوپوس اریتماتوز بصورت پوست خشک، پوسته دار و قرمز در ناحیه صورت، تنه و انتهاها دیده می شود. بلوک مادرزادی قلب در 50% موارد دیده می شود.
X- ضایعات وزیکولوبلوس:
الف- علل ارثی (بدون اسکار):
1- بلوز اپیدرمونیریس ساده
2- اپیدرمولیتریس بلوس تی لیس
3- سندرم کوکاین وبر (ضایعه بلوس دست و پا)
ب. علل ارثی (با اسکار):
1- بلوس اپیدرمولیزیس استیروفیکا (اتوزم غالب).
2- بلوس اپیدرمولیریس استروفیکا (اتوزم مغلوب).
ج. پورفیری ارثی
د: اینکونتینتا پیگمنتی
ی. درماتیت هرپتی فرم جوانان
ف. ضایعات ارتشاحی:1- بیماریهای ماستسل 2- هیستیوسیتوزیس لانگرهانس
هـ. عفونتهای باکتریال پوست: استافیلولک، پسیودومونا، لیستریا، وایرال، قارچی (کاندیدا) و دیگر ارگانیسها.